کد خبر:
475616
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۷/۶/۱۷ -
00:05
بانک ورزش- مربيگري يك كار سليقهاي است و در اين شكي نيست. با اين وجود هر سليقهاي ميتواند قابل نقد باشد و از آن جمله است كاري كه كارلوس كيروش با جلال حسيني انجام داد. مربي پرتغالي در آستانه جامجهاني تصميم گرفت اسم جلال حسيني را از ليست مسافران روسيه خط بزند، آن هم در حالي كه جلال در صعود ايران به جامجهاني سهيم بود و همچنين در تمام اردوهاي تداركاتي پيش از اين تورنمنت هم حضور داشت. حسيني فصل گذشته بدون ترديد يكي از سه بازيكن برتر ليگ ايران بود و از نظر كيفي هم حق داشت در جامجهاني باشد، اما حتي اگر برنامههاي فني كيروش چيز ديگري بود، باز از نظر اخلاق حرفهاي جا داشت پاداش 11 سال حضور مستمر و موثر در تيم ملي را به اين بازيكن ميداد و او را در لذت بزرگ حضور در جامجهاني، دستكم روي نيمكت ذخيرهها شريك ميكرد. جلال در حالي به بهانه جوانگرايي كنار گذاشته شد كه بازيكني نظير پژمان منتظري به روسيه رفت و هنوز هم عضو تيم ملي است. حرمت پژمان سر جاي خودش؛ اما حسيني حداقل ميتوانست جانشين محمدرضا خانزادهاي باشد كه سه تورنمنت مهم ملي را بدون حتي يك دقيقه بازي پشت سر گذاشته؛ هماو كه حتي با مصدوميت چشمي و نياز اضطراري منتظري به قضاي حاجت هم شانس بازي در جامجهاني را پيدا نكرد تا كسي نداند اصولا در تيم ملي چه ميكند!
كيروش در بازگشت به ايران، اسم جلال حسيني را از اولين فهرست تيم ملي در راه آمادهسازي براي حضور در جام ملتهاي آسيا هم خط زد تا به احتمال فراوان روشن شود دوران ملي كاپيتان پرسپوليس به پايان رسيده است. اين اتفاق در حالي رخ ميدهد كه جلال در آغاز فصل جديد باشگاهي فوتبال ايران هم عالي عمل كرده و همين حالا طبق ارزشيابي تيم آناليز برنامه نود بهترين بازيكن ليگ هجدهم شناخته ميشود. مجموعه اين مسايل، شائبه «فني» نبودن حذف حسيني از تيم ملي را تقويت ميكند و اينطور به نظر ميرسد كه او وجهالمناقشه كدورت بين كيروش و برانكو شده است؛ آنچه اگر درست باشد، بايد به حال تيم ملي و سرمربياش افسوس خورد. ظلم به جلال، ظلم به يك بازيكن نيست؛ بلكه جفا در حق تفكري است كه دور از حواشي زرد و كاذب فوتبال ايران، همه تمركزش را روي ارايه كار با كيفيت ميگذارد و آخرش اينطور جواب ميگيرد. از پرسپوليس و سپاهان محبوب تا سايپا و نفت بيهوادار، جلال هر جا كه بوده با همه وجود براي تيمش بازي كرده و سر جلوي توپ گذاشته است. طبعا اين روحيه در لباس تيم ملي قويتر هم بوده، اما جاي تاسف است كه حالا ميبينيم چنين ذهنيتي براي «عاقبتبهخيري» در فوتبال ايران كافي نبوده است.
كاش ميدانستيم امروز به نسل بعد از جلال، به بچههايي كه تازه گام در اين مسير ميگذارند چه بايد بگوييم؟ چطور بايد به آنها بفهمانيم بازيكني كه بدون يك خط حاشيه، تمام عمرش را صرف خدمت به تيم ملي ميكند اينطور نقرهداغ ميشود تا آقاي سرمربي ناز ستاره نورسي را بكشد كه در 23 سالگي طاقچهبالا گذاشته و هفتهاي يك بار با تيم ملي خداحافظي ميكند. بيخيال كيروش و برانكو؛ آفت اين سنت آن است كه فردا با فوران سردار آزمونها و قحطي جلال حسينيها در اين فوتبال مواجه خواهيم شد، خسراني كه جبرانشدني نيست.
همشهری ورزشی